تحلیل جامعهشناختی پیروزی دکتر محمد رئیسزاده در انتخابات نظام پزشکی ۱۴۰۴ تهران بزرگ
مرتضی یعقوبیمهر، فعال حوزه بهداشت و درمان: در فضای امروز جامعه ایران، جایی که اعتماد عمومی با فرسایش و تردید دستوپنجه نرم میکند، گاه یک رخداد صنفی میتواند حامل پیامی فراتر از مرزهای حرفهای خود باشد.
پیروزی دکتر محمد رئیسزاده در انتخابات اخیر نظام پزشکی تهران، از همین جنس است؛ رخدادی که میتوان آن را نه صرفاً یک جابهجایی عددی در آرای انتخاباتی، بلکه بازتابی از تحولی در افق داوری اخلاقی جامعه پزشکی دانست.
چهار سال پیش، دکتر رئیسزاده فوق تخصص جراحی عروق و تروما و دانشیار دانشگاه با جایگاه اجتماعی شناخته شده و نه چندان ساده برای جامعه پزشکی که برای اولین بار در انتخابات نظام پزشکی شرکت می کرد با ۸۰۰ رأی در جایگاه ششم منتخبین نظام پزشکی تهران بزرگ قرار گرفت و سپس در مجمع عمومی با کسب ١۵٢ رای برای مدت ۴ سال رییس کل سازمان نظام پزشکی کشور شد. چهار سال گذشت؛ چهار سال پر از تلاش، خدمت صادقانه، و ایستادگی در برابر دشواریهای بزرگ آنهم در معرض قضاوت جامعهای نخبه و سختگیر اما منصف و دقیق.
در سال ۱۴۰۴، در مواجهه با حجم عظیمی از تخریب و بداخلاقی پروپاگاندای رسانهای پرقدرت و صاحب نفوذ و تمکن مالی و رانتهای اداری با افزایش ٩٨ درصدی آرا و به عنوان نفر اول با ۱۵۶۱ رای از طرف جامعه پزشکی تهران بزرگ انتخاب شد. این جهش فقط یک عدد نبود، در واقع بیانیهای اجتماعی است: در جامعه پزشکی، همچنان صداقت، عمل و شفافیت بر پروپاگاندای رسانهای، تبلیغات پرزرقوبرق و پولپاشیهای مهندسیشده پیروز است.
این انتخاب، نشانهای از غلبه سرمایه نمادین بر سرمایه تبلیغی است؛ جایی که پرستیژ اخلاقی و اعتماد حرفهای، ارزشمندتر از هیاهوی رسانهای تلقی میشود. جامعه پزشکی در این رأی، نشان داد که داوری آن نه بر مبنای روایتهای ساختهشده، بلکه بر پایه زیست واقعیِ خدمت و تجربه ملموسِ صداقت شکل میگیرد.
در جهان امروز که فاصله میان نهادها و اعضایش رو به گسترش است، چنین اعتمادی نادر و گرانبهاست. این رأی دوبرابری، نوعی سرمایه اجتماعی بازسازیشده را نمایندگی میکند؛ سرمایهای که نه از مسیر قدرت، بلکه از مسیر حضور مداوم، پاسخگویی و اخلاق نهادی بازتولید میشود.

جامعه پزشکی، در واقع با این انتخاب، مرز خود را با منطق صرفِ تبلیغ و مدیریت از بالا مشخص کرد و به سوی مشروعیت حرفهای از پایین به بالا گام برداشت؛ مشروعیتی که از درون اعتماد همکاران و تجربه زیسته آنان زاده میشود، نه از فرمان و تصویرسازی.
پزشکان امروز، برخلاف بسیاری از گروههای اجتماعی، بهشدت به تجربه عینی و سنجشپذیر حساساند. رأی آنان به رئیسزاده، نه از سر هیجان، که نتیجه یک داوری آگاهانه است؛ داوری جامعهای که از شعارهای تکراری و وعدههای رنگی خسته است و در جستوجوی کنشگرانِ صادق و پاسخگو است. این، همان نقطهی تلاقی اخلاق و کارآمدی در ذهن جامعه پزشکی است.
بلوغ نهادی و بازگشت معنا به قدرت
پیروزی رئیسزاده را میتوان نشانهای از بلوغ نهادی جامعه پزشکی ایران دانست؛جامعهای که میتواند میان صدای خدمت و صدای تبلیغ، تمایز قائل شود. در جهانی که قدرت اغلب با هیاهو تعریف میشود، این رأی بهنوعی بازگشت معنا به قدرت است: یادآوری این حقیقت که اقتدار واقعی از صداقت میجوشد، نه از صحنهآرایی. و این میتواند شروع راهی درخشان باشد راهی که در آن سفیدپوشان به خدمت صادقانه و ایستادگی شجاعانه بر سر کرامت جامعه پزشکی و حقوق صنفی آنها بیش از هر عنصر دیگری بها میدهند و این یعنی عمق شناخت درست این جامعه فهیم در هزارتوی پیچیده معادلات.
به امید تداوم این مسیر

