صفحه اصلی > 8 و بین‌الملل : دیلی‌تلگراف: آماده شکست باشید

دیلی‌تلگراف: آماده شکست باشید

آمریکا به عنوان حامی اصلی اوکراین، تصمیم‌گیری در جنگ کی‌یف-مسکو را بر عهده دارد؛ اما واشنگتن هم مانند فرانسه و آلمان نه برای شکست روسیه، بلکه تنها در حد شکست نخوردن اوکراین به کی‌یف سلاح داده و حالا باید به فکر تدبیری برای دوران پس از جنگ باشد.

به گزارش عقیق نیوز، روزنامه انگلیسی دیلی‌تلگراف در گزارشی با اذعان به شکست قریب‌الوقوع اوکراین در جنگ، به غرب توصیه کرده تا فکر چاره‌ای برای فردای پایان این جنگ باشد: “زمان برای اوکراین رو به اتمام است و پس از ۱۸ ماه جنگ، حالا دیگر بحث نه بر سر امکان شکست غرب، بلکه زمان این شکست است. از آغاز جنگ اوکراین، فرانسه و آلمان گرچه سر و صدای زیادی به پا کرده و تسلیحاتی هم به کی‌یف فرستادند، اما به طور کلی حامیان خوبی برای اوکراین نبودند. رهبران این دو کشور بیش از آنکه به فکر عقب راندن نیروهای روسیه از اوکراین باشند، سعی در یافتن راهی برای خارج کردن پوتین از این مناقشه داشتند. کشورهای اروپایی در نتیجه وابستگی به انرژی روسیه و روحیه جنگ‌گریز کشورهای اروپایی، این کشورها به قوای تسلیحاتی خود توجه چندانی نکرده و حالا از تشدید مناقشه هراسان هستند.

آمریکا به عنوان حامی اصلی نظامی و مالی اوکراین، تصمیم‌گیری در این جنگ را بر عهده دارد. با این وجود، از اوایل جنگ، جو بایدن، رئیس‌جمهوری آمریکا هم چندان دست‌ودل باز نبوده و تنها به اندازه‌ای سلاح به اوکراین فرستاده که جنگ ادامه یابد؛ نه در حدی که کی‌یف فرصت پیروزی داشته باشد.

بایدن هم مانند متحدان اروپایی‌اش از تهدید موفقیت‌آمیز پوتین درباره گسترش جنگ ترسیده است. نگرانی کاخ سفید از برانگیختن خشم مسکو، عدم عضویت اوکراین در ناتو و عدم ارسال تسلیحاتی که کی‌یف به آن‌ها نیاز مبرم دارد را توجیه می‌کند، از جمله هواپیمای جنگی و موشک‌های دوربرد.

حالا در نظرسنجی‌های اروپا و آمریکا مشاهده می‌شود که حمایت مردم غرب از کمک تسلیحاتی به اوکراین کاهش یافته و یک نظرسنجی تازه نشان داد که تنها کمتر از ۵۰ درصد مردم آمریکا با ادامه حمایت از اوکراین موافق هستند. این دست‌کم تا حدی نمایانگر پیشرفت کند ضدحمله اوکراین است، ضدحمله‌ای که تا امروز دستاورد ناچیزی داشته است.

تحلیلگران نظامی و رسانه‌های غربی این انتظار را به وجود آورند که کی‌یف قرار است در تابستان جاری هم مانند پاییز سال گذشته در خرسون و خارکیف، دستاوردهای نسبتاً چشمگیری داشته باشد. حالا اما نتیجه ضدحمله مردم را به این فکر فرو برده که آیا سرمایه‌گذاری‌های گسترده غرب هیچ دستاورد ملموسی خواهد داشت؟

علاوه بر این، مخالفان دخالت آمریکا در اروپا به شکلی گسترده درباره فساد اوکراین گلایه دارند. باید به نگرانی بزرگی مانند فساد رسیدگی کرد، اما غرب می‌داند که این فساد منافع استراتژیکش از مقابله با پیروزی روسیه را از بین نمی‌برد.

زلنسکی هم مشخصاً احتمال کم‌رنگ شدن حمایت‌های غرب را احساس کرده و اقدامات اخیرش نشان از این دارد که کی‌یف این هشدار را دریافت کرده است. به عنوان مثال، زلنسکی اخیراً ایگور کولومویسکی، فرماندار سابق اوکراینی و متحد و حامی دیرینه دولت این کشور را به اتهام فساد به زندان انداخت. او همچنین در اوج جنگ اولکسی رزنیکوف، وزیر دفاع این کشور را که درگیر اتهامات فساد شده بود، برکنار کرد. این می‌تواند نشان از بروز یک تغییر در استراتژی نظامی اوکراین باشد.

اما هیچ یک از این‌ها تاثیری نخواهد داشت. بدون افزایش چشمگیر حمایت نظامی از اوکراین، هیچ تغییر استراتژیکی نمی‌تواند جریان این جنگ را تغییر دهد. علاوه بر این، فارغ از حل شدن یا پای برجا بودن مسئله فساد در اوکراین، حامیانش در برلین، فرانسه و آمریکا بالاخره کی‌یف را وادار به پذیرش توافق صلح خواهند کرد. بایدن هم در اظهاراتش در تابستان گذشته سرنخ‌هایی از این امر داد. او گفت که هدف آمریکا از کمک به اوکراین «نه شکست دادن روسیه، بلکه افزایش توان رزمی اوکراین در میدان نبرد تا حدی است که کی‌یف در مذاکرات صلح در موضع ضعف نباشد». احتمالاً پوتین هم به مذاکره راضی باشد؛ البته به شرطی که حاکمیت روسیه بر مناطقی که در شرق و جنوب اوکراین تصرف کرده حفظ شده و عضویت اوکراین در ناتو برای همیشه منتفی شود.

این برای اوکراین یک فاجعه و برای ناتو یک شکست خواهد بود؛ اما برای پوتین، این یک پیروزی است که او را به ادامه اعمال فشار بر اوکراین و غرب در سال‌های آتی تشویق می‌کند.

اگر چنین احتمالی به وقوع بپیوندد، غرب تحقیر شده و به یک استراتژی مدیریت خسارت نیاز خواهد داشت. این نیازمند تقویت قوای ناتو خواهد بود، امری که هنوز هیچ‌یک از کشورهای دو سوی آتلانتیک اقدامی جدی در راستای آن انجام نداده‌اند. به عنوان مثال، در آلمان عزمی برای افزایش بودجه دفاعی به ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی که استاندارد ناتو است، دیده نمی‌شود و انگلیس هم به کاهش ابعاد ارتش کوچک خود ادامه می‌دهد.

یک گزینه دیگر تداوم جنگ اقتصادی علیه روسیه است تا هم مسکو از حملات مضاعف منصرف شود و هم توان روسیه در بازسازی قوای نظامی‌اش که بر اثر جنگ کاهش یافته، کمتر شود. اما احتمال وقوع این امر پایین است، چراکه بی‌شک در هر توافق صلحی مسکو خواستار رفع تحریم‌ها خواهد شد. غرب همچنین باید با جدیت به فکر توقف روند کمک‌های تسلیحاتی دیگر کشورها به روسیه باشد، از جمله کره شمالی.

اگر غرب عزم کافی برای کمک به اوکراین در شکست دادن روسیه را ندارد، باید به فکر چاره‌ای برای فردای جنگ باشد و از تکرار سیاست‌هایی که پس از الحاق کریمه در ۲۰۱۴ به خاک روسیه اتخاذ کرد، خودداری کند.”

دیدگاهتان را بنویسید