بر اساس آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران، مقدار صادرات گاز مایع، در سال ۱۴۰۱ بالغ بر ۹ میلیون تن بوده است. فقط در ۷ ماه اول امسال، این مقدار حدود ۷ میلیون تن است که با ادامه همین روند، صادرات گاز مایع در سال ۱۴۰۲، حدود ۱۲ میلیون تن خواهد بود.
از حدود 12 میلیون تن گاز مایع صادر شده، ظرفیت مصرف حدود 5 میلیون تن گاز مایع برای سوخت خودرو و در جایگزینی با بنزین وجود دارد. به عبارت دیگر ما این امکان را داشتیم که به جای صادر کردن 5 میلیون تن گاز مایع، آن را به جای بنزین، در داخل کشور مصرف کنیم و با در نظر گرفتن وزن حجمی دو فرآورده، از مصرف سالانه حدود 6 میلیون تن بنزین جلوگیری کنیم.
میانگین نرخ هر تن گاز مایع صادر شده حدود 470 دلار بوده و این در حالی است که نرخ هر تن بنزین حدود 750 دلار است. با یک حساب سرانگشتی، ما از محل صادرات 5 میلیون تن گاز مایع حدود 2.4 میلیارد دلار درآمد ارزی داشتهایم، در حالی که میتوانستیم با صادر کردن 6 میلیون تن بنزین حدود 4.5 میلیارد دلار درآمد صادراتی داشته باشیم. به عبارت دیگر هزینه فرصت از دست رفته ما برای یکسال بیش از 2 میلیارد دلار بوده است.
همه اینها در حالی است که همزمان، کشور با 2 مشکل دیگر روبهرو است. از یک طرف آلودگی هوا، چالش و دغدغه ترسناک دولت و مردم شده است، از طرف دیگر مشکل ناترازی بنزین، نگرانیهای جدی را هم در خصوص تامین منابع ارزی و هم از جنبه به خطر افتادن امنیت انرژی، به وجود آورده است.
اگر بدانیم که آلایندگی حاصل از مصرف گاز مایع به مراتب کمتر از بنزین است و مصرف سالانه هر 5 میلیون تن گاز مایع در خودرو (اتوگاز) میتواند موجب کاهش مصرف روزانه حدود 16 میلیون لیتر بنزین شود، آنگاه عمق فاجعه از جنبههای گوناگون اقتصادی، سیاسی، بهداشت و سلامت شهروندان، بیش از پیش، نمایان خواهد شد.
در شرایطی که ظرفیت و پتانسیل توزیع و مصرف سالانه 5 میلیون تن گاز مایع به جای بنزین در کشور وجود دارد و بخش خصوصی بدون نیاز به صرف بودجه و منابع دولت تمایل و آمادگی سرمایهگذاری در این بخش را دارد، میتوان با یک تیر 3 نشان زد:
1. افزایش 2 میلیارد دلار درآمد سالانه
2. کاهش آلودگی هوا از طریق جایگزینی مصرف روزانه حدود 16 میلیون لیتر بنزین با گاز مایع
3. ارتقای امنیت انرژی کشور از طریق تنوع بخشی به سبد سوخت
**فاتح برایی/کارشناس اقتصاد انرژی